loading...

آئین مستان

متن روضه وفات حضرت خدیجه,متن روضه,وفات حضرت خدیجه,روضه وفات حضرت خدیجه,حضرت خدیجه,روضه حضرت خدیجه,متن روضه همراه با صوت,متن مداحی همراه با صوت,متن روضه همراه با سبک,متن مداحی همراه سبک,آموزش مداحی,کتا

آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
مقتل امام حسن عسکری علیه‌السّلام ‌ 7 2236 aboozar
مقتل امام رضا علیه‌السّلام 9 1758 aboozar
مقتل امام حسن مجتبی علیه‌السّلام 9 1294 aboozar
اهانت مرد شامی به امام حسن مجتبی (ع) 0 697 aboozar
مواعظ مهم امام حسن مجتبی (علیه السلام) در ساعات پایانی عمر 0 635 aboozar
متن مقتل ---- زیارت جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین 0 609 aboozar
عسکری صحیح است یا عسگری؟ 0 3495 aboozar
متن مقتل حضرت رقیه (س) 1 6712 aboozar
خطبه زین العابدین (علیه السلام) در کوفه 0 2845 aboozar
متن مقتل امام سجاد (علیه السلام) 3 3825 aboozar
حاج محمدباقر منصوری مداح اهل بیت (ع) درگذشت. 0 3241 aboozar
نیازها و بایدهای هیئت داری در کلام رهبری 10 3569 aboozar
کلاس مداحی حاج میثم مطیعی برای نوجوانان 0 4141 aboozar
احادیث درمورد ایام عزاداری 1 3679 aboozar
متن مقتل معتبر حضرت زهرا (س) 9 7266 aboozar
چرا نام پدر میثم مطیعی در لیست ترور منافقین قرار گرفت؟ 0 4953 aboozar
حاج غلامرضا سازگار:دوست دارم درحال ذکر اباعبدالله الحسین(ع) از دنیا بروم 0 5894 aboozar
توصیه خواندنی امام حسن عسکری (علیه السلام) به شیعیان 0 4373 aboozar
کتاب مقتلی که دکتر میثم مطیعی در حال ترجمه آن است 0 5540 aboozar
دعای پایان ماه صفر 0 4182 aboozar
خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 2024 زمان : نظرات (0)

حاج منصور ارضی

 

هر شب خونه ی یكی از بچه هاش می رفت، امشب اومد خونه ی دخترش، میگه بابام از غروب،  بی قرار بود؛ هی می رفت تو صحن حیاط، آسمون رو نگاه میكرد، نمازش رو خوند، سفره براش پهن كردن، بابام پیر شده، دیگه گفتم نان جو نذارم، یه مقدار شیر براش گذاشتم، بابامه باید پذیرایی كنم، مقداری نمك هم گذاشتم، دیدم بابام سر سفره، داره گریه میكنه، دعا خوند بعد یه نگاهی به صورت من كرد، زینب جان تا حالا كی دیدی، بابات سر سفره ای بنشینه، دو تا غذا باشه یا به زبان دیگه دو خورشت، گفتم:چشم بابا فقط گریه نكن، اینقدر رفتی تو حیاط رفتی اومدی، گفتی: انا لله و انا الیه راجعون،  بابا منو داغونم كردی، دست بردم نمك رو بردارم، یه وقت دستم رو آروم گرفت، گفت:جان بابا اون شیر رو بردار، امشب یه حرف داریم با آقامون، آقا جان شیری كه دختر آورد نخوردی، ولی شیری كه چند شب دیگه، بچه های یتیم می آرن، می خوری، باشه،  دل شكستن هنر نمی باشد، دیدم چند لقمه با نمك غذا رو خورد، سفره رو جمع كن، چشم بابا، مگه میخوابه، كسی كه میخواد بره زهرا رو ببینه، مگه میخوابه، كسی كه میخواد ملاقات خدا بره، مگه میخوابه، بذارید یه ذره از زبون زینب بگم:

از چه مهمان محاسن پیر من بابای من

هرکجا که حرف هجران است با من می زنی

یا مگو چیزی و یا گیسو پریشان می کنم

بعد عمری آمدی و حرف رفتن می زنی

بعد عمری من فقط یکبار بر تو رو زدم

کم بگو ، دست از سرم بردار زینب جان برو

تو با دخترت این جوری حرف نمی زدی، چی شده بابا؟ هی میگی دست از سرم بردار

می روی، باشد برو در خانه ی من هم نمان

خب به جای رفتن مسجد به نخلستان برو

بابا مسجد نرو، برو نخلستان، مگه نمی خوای مناجات كنی.

حیف جای مادرم خالی است ورنه ای پدر

شک ندارم راه مسجد رفتنت را می گرفت

یه بار این طوری كرده دیگه، مگه ندید داشت می بردنش، گفت:فضه كاری نداشته باش، تو بچه رو جمع كن من رفتم.

چادرش را بر کمر می بست و بین کوچه ها

پا برهنه می دوید و دامنت را می گرفت

مادر كجایی بیایی یه بار دیگه، دست به كمر بندش ببری

حیف جای مادرم خالی است ورنه ای پدر

گیسویش را بر زمین می ریخت پیش پای تو

ناله از دل می کشید و باز مثل پشت در

استخوانش را سپر می کرد امشب جای تو

مادرم زهراست من هم دختر این مادرم

گر دهی اذنم فدایت دست و پهلو می کنم

حرمت گیسوی من مانند موی او بود

کوفه را من زیر و رو با نام گیسو می کنم

نذر کردی گوئیا رویت ببینم لاله گون

رحم کن کن بر دخترت امشب بیا مسجد نرو

هست در یادم هنوز آن صورت سرخ وکبود

ای قتیل مادر زینب بیا مسجد نرو

ای غریب کوچه ها ، ای حیدر بی فاطمه

مادرم زهرا برای تو همیشه کوه بود

در بین کوچه، بین چهل نفر آن روز هم

مادرم از پا نمی افتاد اگر قنفذ نبود

دانلود مداحی

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1198 زمان : نظرات (0)

 

امشب شب روضه است، فقط اجازه بدید یه اشاره بكنم، ببرمت در خونه خانم حضرت خدیجه سلام الله علیها، راوی خود این خانمه، در مجالس المتقین آورده این حدیث رو،  خانم حضرت خدیجه سئوال كرد از آقا رسول الله یا رسول الله میشه برا من از قیامت و از حساب و كتاب روز قیامت بگید، یه وقت دید آقا رسول الله شروع كرد گریه كردن، این بی بی طاقت گریه پیامبر رحمتُ لِلعالمین رو نداره، عرضه داشت آقا جان مگه من حرف بدی زدم چرا دارید گریه می كنید ، فرمود:نه خدیجه جان، تو منو یاد دریای رحمت پروردگار انداختی ، حالا كه سئوال كردی برات میگم، روز قیامت بنده رو میارن، میخوان محاسبه كنن اعمالش رو، یك به یك یاداوری میكنن، یادته فلان روز فلان ساعت فلان كار رو انجام دادی، جایی نیست اونجا كسی بخواد بگه، نه، من نبودم، این حرفها مال این دنیاست، عرضه میدارد آن بنده، بله خدای من یادمه، فلان كار رو یادته بله یادمه، هی یك به یك میرسه، تا یه جاهایی میرسه كه این بنده وقتی ازش سئوال میكنن، سرش رو پایین میندازه، شرم میكنه«امام صادق علیه السلام فرمود:برا این شرم و خجالت، كه شاید از اون عذابه خیلی دردناك تر باشه، اگه انسان تو این دنیا سر به كوه و بیابان بذاره، جا داره، »سر به زیر میندازه، ندا میرسه چیه ؟چرا سرت رو پایین انداختی؟میگه:خدایا حیا میكنم، خطاب میرسه تو كه لعین و پستی از من حیا میكنی، من با این كرامتم از تو حیا نكنم، خطاب میرسه، این گناهای بنده ی من رو، بین دو حیای ندامت و كرامت بپوشونید، دستور میده میگه بنده ی من رو ببرید.پیغمبر گریه میكرد، اما یه گریه هم مثل فردا آقا رسول الله، بالا سر بستر خانمی كه همه ی عمرش رو صرف دین خدا كرده، پیغمبر گریه میكرد، بعضی وقت ها مادرها با دخترها بیشتر و راحت ترند، رفیق ترند، راحت میتونه حرفاشو بزنه، لذا خانم خدیجه حیا كرد بخواد به پیغمبر بگه، فرمود:فاطمه جان تو به بابات بگو، من دیگه هیچی ندارم از مال دنیا، یه كفنم ندارم، بگو پیغمبر اون جامه ای كه، بر تن میكرد، وحی بر او نازل میشد، با اون جامه ای كه عبادت خدا رو میكرد، من رو با همون دفن كنه ، كفنم كنه، وقتی خانم حضرت زهرا پیغام مادر رو آورد، پیغمبر خیلی گریه كرد، خیلی اشك ریخت،

پاکی، زلالی، مثل دریایی، خدیجه

تاج سر زنهای دنیایی خدیجه

تو همسر محبوب من بودی و هستی

همخانه ام در عرش اعلایی خدیجه

من بارها با دیدن تو جان گرفتم

از بسکه آرام و شکیبایی خدیجه

تو هستی خود را برایم خرج کردی

در آسمان عشق یکتایی خدیجه

شایسته تر از تو زنی بین عرب نیست

تو مادر اُم ابیهایی خدیجه

خیلی خواهش از تو كردم خانمم، اما این دم آخر یه خواهش بیشتر ازت ندارم

یک بار دیگر باز کن آغوش خود را

در بر بگیر این دختر خاموش خود را

حالا از اینجا آقا رسول الله میخواد براتون روضه ها بخونه

ای در میان موج غمها غمگسارم

بعد از تو غیر از فاطمه یاری ندارم

حس می کنم وقتی که جای خالیت را

بر روی پای کوچکش سر می گذارم

شعب ابیطالب تو را از من گرفته

همراه زهرا در عزایت سوگوارم

آرام می گرید که من آرام گیرم

آرام می گرید که من طاقت بیارم

طاقت ندارم اشک زهرا را ببینم

از گریه هایش عاقبت جان می سپارم

پیغمبر چه آرزویی كرده

ای کاش عالم قدر زهرا را بداند

ای کاش صدها سال بعد از من بماند

یا رسول الله قدرش رو دونستند، تو برا پیغمبر نگی چه خبر شده، خود پیغمبر خبر داره، میخواد به تو خبر بده، به دخترش هم خبر داد، به همسرش هم خبر داد، حالا داره برا خدیجه روضه ی دختر میخونه،

قلبم ز چشمان ترش آتش گرفته

بر حال و روز مضطرش آتش گرفته

می آید آن روزی که یاسم در گلستان

حالا اونهایی كه تا حالا گریه نكردن

گلبرگهای پرپرش آتش گرفته

كسی نگه امشب نخونم ، امشب شبه بی مادر شدن فاطمه است 

قرآن ناطق بین کوچه دست بسته است

در صحن خانه کوثرش آتش گرفته

این یه خط رو میخونم رد میشم، اگه فاطمیه زنده نبودیم، همین یه خط رو از ما بذارن بسمونه

زینب به چشمان خودش می بیند آنجا

دار و ندارش مادرش آتش گرفته

صدها فرشته تا قیامت در طوافند

آن خانه ای را که درش آتش گرفته

وقتی دل نگران بود، هی نگاه به فاطمه اش میكرد، اشك میریخت، هر مادری دوست داره عروس شدن بچه اش رو ببینه، مادر خیلی كمك حاله اون لحظه برا دخترش، اسماء قول داد، گفت: من هستم، تا آخر هستم، وقتی پیغمبر شبی كه دست امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها رو در دست هم داد، فرمود:اسماء تو هم میخوای بری برو، خدا خیرت بده، عرضه داشت یا رسول الله، من به خدیجه قول دادم، كجا برم، قول دادم براش مادری كنم، پیغمبر فرمود:خدا دنیا و آخرت خیرت بده اسماء، یه جای دیگه هم شنیدید اسماء بوده،  بین درو دیوار، این اون جایی بود كه مادر برای وضع حمل بچه، برا نوه اش، یه مادر بزرگ میاد كمك میكنه، اما اینجا دیگه هیچ مادری نمی آد، اینجا دیگه از هیچ مادری نمی خواد، یه جای دیگه اسماء بود، اون ساعتی كه امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمود:اسماء آب بریز رو بدن فاطمه ام.آب بریز اما آروم آروم، هنوز علی از چیزی خبر نداره، میگه آروم آب بریز، اسماء میگه یه مرتبه دیدم دست از غسل دادن كشید، سر به دیوار گذاشت، هی داره بلند بلند ناله میزنه، گفتم چی شده آقا؟ مگه خودت بچه ها رو آروم نكردی، مگه نمی گفتی آروم گریه كنن، فرمود:اسماء دست از دلم بردار، ببین پهلوش شكسته، ببین صورتش كبوده، مادر مادر مادر، این اشكارو كف دست بگیر بالا بیار، بگید خدا به حق این روضه هایی كه خونده شد، به حق این اشك هایی كه ریخته شد، دیگه فرج آقامون رو برسون، تا كی مدینه بریم سرگردون باشیم.

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 4739 زمان : نظرات (0)

 

از بس که اشک ریخته ای پای بسترم

صد بار شده آسمان آوار بر سرم

ساعات آخرم شده زهرای کوچکم

نزدیک تر بیا که تو را سیر بنگرم

آخر نشد به رخت عروسی ببینمت

هر آرزو که بود سوی گور میبرم

حالا برو لباس عزای مرا بپوش

دیگر نشته پیک عجل در برابرم

در راه عشق هستی  خود را فروختم

امشب که میروم کفنی نیست در برم

این لحظه ی فراق که پیشم نشسته ای

خون میچکد برای تو از دیده ی ترم

من زود میروم که نبینم پس از رسول

در بین دود و شعله نشسته است دخترم

من زود میروم که نبینم به کوچه ها

سیلی زند کسی به رخ یاس اطهرم

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 3096 زمان : نظرات (0)

 

شب گذشته کمی خوب شد سخن می گفت

برایم از خودش از حال خویشتن می گفت

از این که سنگ گرفته به معجرش به سرش

آخی مکه ای ها اول کاری که کردن این بزرگوارانو سنگ باران کردند

از این که سنگ گرفته به معجرش به سرش

و یک به یک همه اش را برای من می گفت

به اهل بیت پیامبر چقدر ایمان داشت

کنار ما سه تن از پنج تن سخن می گفت

برایم از همه اموال و مال داشتنش

برایم از کفنی هم نداشتن می گفت

دخترم میخوام یه چیزی بهت بگم به بابات روم نشد بگم، من دیگه همه چیزم و ثروتم و وسایلم و خرج اسلام کردم، یه بارم به بابای عزیزت نگفتم، گفت: مادر بگو چی میخوای، مادر من حتی یه کفنم ندارم، دلم میخواد یا ابا یا پیراهنشو که در نماز میخوند با اون نماز به جا می آورد، اونو موقع کفن کردن به تن من کنین؛ این کارم کردنا اما خدا از همه بالاتره رسول خدا سلام مارو به خدیجه خانوم برسونبگو تو همه مال و زندگی و هستیت رو دادی ما هم برات به همون اندازه و بالاتر دادیمیعنی بهت کوثر دادیم اما ما غیرتمون قبول نمیکنه تو بی کفن باشی...  

برایم از همه اموال و مال داشتنش

برایم از کفنی هم نداشتن می گفت

درست مثل کسی که خودش خبر دارد

فقط حسین و حسن و حسین و حسن می گفت

 فقط ذکرش همینا بود گفت بابات به من گفته خدا به من یه نوه هایی می ده   از تو و علی؛ همه رو می دونست

کفن رسید به دستش ولی نشد خوشحال

آخه هر اولیا او انبیاء وقتی میخوان بمیرن  باید برا حسین گریه کنن این که ام المومنینه یعنی ابراهیم علیه السلام  این ام المومنینه، اما میگه

کفن رسید به دستش ولی نشد خوشحال

برایم از پسرم شاه بی کفنم می گفت

جبرئیل نازل شد حقت سلام می رساند این حله های بهشتی پنج تاست اولیش مال خدیجه خانومه، یا رسول الله دومی مال خودته، سومی هم مال دخترته، چهارمی مال علی پنجمی مال ولد این دو بزرگوار حسن

دخترم  بباف دختر من پیروهن برای غریبی

به فاطمه ز حسین و ز پیروهن می گفت

آی حسین.....

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1808 زمان : نظرات (0)

 

ای در دیار غربت و غم یار احمد

ای نازنین یار وفادار محمد

ای در دیار غربت و غم یار احمد

ای نازنین یار وفادار محمد

دامان تو زهرای اطهر پروریده

بهر نبی الله مادر پروریده

دفع خطر در هر خطر بودی برایش

در سنگ باران ها سپر بودی برایش

 

خادم اهل بیت‌ (ع) بازدید : 1179 زمان : نظرات (0)

 

سلام ما به تو ای مادربهشت رسول

که پرورش به روی دامن  تو یافت بتول

ملائکند به مدحت در آسمان مشغول

امین وحی حقت کرده برسلام  نزول

سلام ذات خدا او چهارده معصوم

به تو که بوده مقامت همیشه نا معلوم

درود باد به روح و سلام برتن تو

 حجاب نور و دعای رسول جوشن تو

به عشق وحی خداوندگار گلشن تو

محیط پرورش فاطمه است دامن تو

به جز تو در غم و اندوه یار احمد کیست

به غیر تو صدف گوهر محمد کیست

خدای را به خدا لایق درودی تو

به یاری نبی آغوش خود گشودی تو

دل از رسول خدا همچنان ربودی تو

تمام لشگر ختم رسولتو بودیی تو

توسینه را سپر سنگ دشمنان کردی

به حفظ جان محمد نثار جان کردی

تو بهترین زن روی زمینی ای مادر

تو در جلال جلال آفرینی ای مادر

تو مام همسر حبل المتینی ای مادر

تو مادر همه ی مومنینی ای مادر

گل رسول خدایی و  گل کجا  تو کجا

زنان دیگرختم رسل کجا تو کجا

بی بی جان توآسمان فروزان یازده قمری

تو از زنان همه انبیاء به رتبه سری

هرآنچه وصف تو خوبان کنند  خوب تری

زنان ختم رسل دیگرند و تو  دگری

مگر نگفت نبی به همسرانش بسی

که بهر من چو خدیجه نبود و نیست کسی

سلام بر تو او روح بلند ایمانت

درود بر تو او ایثارو عهد و پیمانت

بهار سبز گل عصمت است دامانت

سلاله او پدرو مادرم به قربانت

به جز خدا او نبی مدح تو نشاید گفت

به به تو راچو فاطمه ام الائمه باید گفت

تو مادر سادات همه عالمی بانو

تو نور چشم رسول مکرمی بانو

تو به ز هاجروساراو مریمی بانو

دوازده گهر نور را یمی بانو

خدای را به دعا و نیازمی خواندی

نزول وحی نبود و نماز می‌خواندی

سلام برتو و اشک و دعا و زمزمه ات

سلا بر تو او روح بلند فاطمه ات

فروغ وحی عیان بود از مکالمه ات

هزار عایشه کم از کنیز خادمه ات

همیشه شیفته ی خصلت و صفاتت بود

که سال حزن رسول خدا وفاتت بود

زهی جلال سلام خدا به جان و تنت

هنوز بوی خدا می دمد ز پیروهنت

دراین که روح تو پرواز کرد ازبدنت

زهی جلال سلام خدا به جان و تنت

که از بهشت فرستاد ذات حق کفنت

گرفتم آن که زکوثر دهان خود شویم

مرا چه زهره  که اوصاف چون تورا گویم

وفات تو نبود کم به به

وفات تو نبود کم زصبح میلادت

سلام برتو و آباء پاک واولادت

به شان تو که بود رتبه ی خدادادت

همین بس است که مولا  علی است دامادت

آآآی امین وحی سلامت به احمد آورده که جزتو

که  جزتو فاطمه را بر محمد آورده

که جز تو آورد ازبهر مصطفی زهرا

که جزتو دختراو هست  زینب  کبری

که جز تو قابل اشک بوده مریم اسراء

که جز تو شد سپر جان خواجه ی دوسرا

تویی که در رحمت فاطمه سخن می گفت

سخن ز سر خداوند ذوالمنن می گفت

به آن خدا که جهان را  به آن خدا که جهان وجود را آراست

به آن علی که پس از مصطفی به ما مولاست

به فاطمه که به غیر از خدا ندید او نخواست

که زائر تو همان  زائر رسول خداست

چو درثنای تو گیرد به دست خویش  قلم

ز خود گذشته او پرواز می کند

تعداد صفحات : 48

درباره ما
Profile Pic
وبلاگ آئین مستان مرجع اشعار مذهبی، متن مداحی همراه باسبک، دانلود مداحی، آموزش مداحی، کتاب های مقتل و کتاب های آموزش مداحی می باشد. .::::::::.هر گونه كپی برداری از مطالب این سایت با ذكر صلوات برای فرج امام زمان (عج) بلامانع می باشد.::::::::. *****شما هم می توانید با تایپ اشعار مذهبی و متن روضه ها و ارسال آن از طریق سه روش: 1- عضویت در سایت و ثبت نام در انجمن 2- ارسال به ایمیل 3- درج آنها در قسمت نظرات اسم خودتان را در زمره خادمین ائمه اطهار علیهم السلام ثبت نمایید.*****
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 3320
  • کل نظرات : 204
  • افراد آنلاین : 37
  • تعداد اعضا : 347
  • آی پی امروز : 760
  • آی پی دیروز : 418
  • بازدید امروز : 4,642
  • باردید دیروز : 2,753
  • گوگل امروز : 107
  • گوگل دیروز : 84
  • بازدید هفته : 25,619
  • بازدید ماه : 25,619
  • بازدید سال : 1,340,652
  • بازدید کلی : 19,846,480